الغدیر (عمروعاص شاعر قرن اول هجری )

قصیده ای که در ادامه خواهد امد معروف به قصیده جلجلیّه است و ان مضمون نامه ای است که عمروعاص به معاویه نوشته است . او این نامه را در جواب نامه معاویه نوشت که از عمرو طلب خراج مصر را کرده بود و او را به خاطر نپرداختن خراج سرزنش کرده بود و بعد از اینکه عمرو این نامه را نوشت معاویه دیگر هیچ نگفت . ان نامه از این قرار است:

معاویة حا ل لا تجهل              و عن ستل الحق لا تعدل

نسیت احتیالی فی جلق            علی اهلها یوم لبس الحلی

وقد اضلّوا زمرا یهرعون          مهالیع کالبقر الجفل …………….

این ابیات تا 66 بیت ادامه دارد که برای خواندن ان به الغدیر مراجعه شود.

معنی : ای معاویه درباره حال من و چندو چون  کارم خود را به نادانی نزن و قدمی از راه حق عدول نکن.ایا فراموش کرده ای ان روز را که تو زرو زیور حکومت به تن میکردی چگونه با نیرنگ اهل دمشق را فریب دادم .گروه گروه شتابان به تو رو می کردند و مانند گاوهای نالان جزع انان بلند بود .فراموش کرده ای که به انان گفتم که نماز واجب بدون وجود تو مورد قبول خداوند نیست.پس به دین پشت کرده و به نماز اعتنایی نمیکردند و ان زمان که در برابر رهبر هدایت عصیان کردی در حالی که در لشگرش مردان دلیر فراوانی بودند و گفتی ایا با مردان نا مبارک که مانند گاوهای گنگ هستند به جنگ اهل تقوی بروم؟گفتم اری برخیز که من جنگ با او را که خدا به او برتری داده بهترین کار می دانم!این من بودم که انان را بر انگیختم تا با سید اوصیاء علی به بهانه خون خواهی ان مرد احمق ( عثمان ) جنگ کنند.این من بودم که گفتم قرانها را بر نیزه کنید و گفتم برای اینکه علی شما را نکشد عورتتان را نمایان سازید.پس گنهکاران علیه حیدر قیام کردند و از مشعل هدایت دور ماندند . ایا فراموش کرده ای که چگونه با ابوموسی اشعری مذاکره کردم و به راحتی و بدون خونریزی علی را از خلافت خلع و جامه خلافت را بر تو پوشانیدم.هرچند که تو شایسته این مقام نبودی.ای پسر هند جگرخوار اینکه تو مرا نشناسی بسیار بر من سنگین است اگر من وزیر تو نبودم مردم هیچگاه از تو اطاعت نمیکردند.اگر من نبودم تو مانند زنان در خانه مینشستی. ای پسر هند ما از روی نادانی تو را در برابر نباء عظیم یاری کردیم وتو را بالا بردیم و خود به اسفل السافلین فرو رفتیم.در حالی که چه بسیار از پیامبر در مورد علی شنیده بودیم.ان روز که پیامبر در غدیر خم بر منبر بالا رفت  و امر خدا را بر همه ابلاغ کرد و دست علی را بالا برد و او را ولی مطلقه بر همه خواند و همه قبول کردند و حتی ابوبکر با بخ بخ به او تبریک گفت و رسول خدا به همه گفت که همانطور که با من رفتار میکردید با علی هم رفتار کنید و اما ما به همراه کردار واعمال خود در پایینترین درجه جهنم هستیم .

تا اینجا 37 بیت معنا شد و غرض ما از معنای مولا در شعر عمرو عاص روشن شد وبرای مابقی شعر به الغدیر مراجعه گردد.

عمرو عاص از نظر نسب فردی حرام زاده است و مادر او لیلا از زنان بد کاره مکه بوده وهنگام تولد عمرو عاص 5 نفر ادعای پدری او را داشتند از جمله ابوسفیان و عاص. او تا اخر عمر ملحد بود و اسلام و ایمان نیاوردو سخنانی از ائمه در مورد او امده که در مطلب بعد اشاره می شود.

منبع : کتاب گزیده الغدیر

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

کتاب الغدیر
2
الغدیر(اشنایی با کمیت)

کمیت 10 خصلت داشت که هیچ شاعری نداشت: سخنور بنی اسد, فقیه شیعه, حافظ قران, دارای دلی استوار و محکم, کاتبی خوش خط , نسب شناس ,  اهل مناظره و مجادله علمی , تیر اندازی ماهر , اسب سواری شجاع , بخشنده و پایبند به دین. کمیت دارای زندگی مذهبی …

کتاب الغدیر
الغدیر(کمیت بن زید)

قصیده میمیه از هاشمیات من لقب متیّم مستهام                            غیر ماصبوه ولا احلام چه کسی است برای دلی که به خاطر عشق برده و سرگردان شده است به جز عشق و ارزوها صاعد غلام کمیت میگوید :ما بر ابو جعفر محمد بن علی علیه السلام وارد شدیم و کمیت این قصیده …

کتاب الغدیر
الغدیر(شعرای قرن دوم{کمیت بن زید})

کمیت قصیده ای سروده که معروف به هاشمیات شده است.این قصیده از بهترین قصاید کمیت است.چنانچه نگارنده کتاب الحدائق الوردیه تصریح کرده که این قصیده به 587 بیت می رسد ولی دست انتشار که امین بر امانتهای علم است در چاپ ان کوتاهی کرده و بسیاری از ابیات ان را …