ابوبکر(ورود رسول خدا و ابوبکر به مدینه از فضائل ابوبکر!!!!!!)

 

گفتار دهم: ورود رسول خدا و ابوبكر به مدينه:


فخررازي در دوازدهمين دليل خود مي‌نويسد:
الوجه الثاني عشر: أن رسول الله e حين دخل المدينة ما كان معه إلا أبو بكر، والأنصار ما رأوا مع رسول الله (ص) أحداً إلا أبا بكر، وذلك يدل على أنه كان يصطفيه لنفسه من بين أصحابه في السفر والحضر، وأن أصحابنا زادوا عليه وقالوا: لما لم يحضر معه في ذلك السفر أحد إلا أبو بكر، فلو قدرنا أنه توفى رسول الله (ص) في ذلك السفر لزم أن لا يقوم بأمره إلا أبو بكر وأن لا يكون وصيه على أمته إلا أبو بكر، وأن لا يبلغ ما حدث من الوحي والتنزيل في ذلك الطريق إلى أمته إلا أبو بكر، وكل ذلك يدل على الفضائل العالية والدرجات الرفيعة لأبي بكر.
وجه دوازدهم: رسول خدا هنگامى وارد مدينه شدند، تنها ابوبكر را به همراه داشتند و انصار كسى را جز ابوبكر به همراه رسول خدا نديدند. و اين دلالت مى‌كند كه رسول خدا از ميان اصحابش، ابوبكر را براى سفر و حضورش برگزيده است. همفكران ما افزوده و گفته‌اند: از آن جائى كه در اين سفر فقط ابوبكر به همراه رسول خدا بوده، اگر برفرض رسول خدا در اين سفر از دنيا مى‌رفتند، لازم مى‌آمد كه كسى غير از ابوبكر جانشين او و وصى بر امتش نباشد. همچنين هر آن چه كه در مسير راه بر آن حضرت وحى شد، كسى جز ابوبكر نمى‌توانست از آن خبر دهد. همه اين‌ها دلالت بر فضائل عالى و درجات رفيعى براى ابوبكر دارد.


نقد و بررسي:
اين استدلال فخررازى نيز همانند ديگر استدلال‌هايش، سست و بى‌پايه است؛ چرا كه به اتفاق شيعه و سنى رسول خدا به تنهائى به طرف مدينه حركت نكرده‌اند؛ بلكه از مكه دو نفر ديگر نيز به همراه آن حضرت بود و در طول مسير نيز افراد ديگرى همچون ابا معبد و ام معبد به آن حضرت ايمان آورده و با ايشان به مدينه هجرت كردند.
پيش از اين در پاسخ به سومين ادعاى فخررازى « تنها ابوبكر، به همراه رسول‌خدا (ص) باقى ماند» ثابت كرديم كه عامر بن فهيره و عبد الله بن اريقط نيز به همراه ايشان از مكه خارج و به سوى مدينه حركت كردند.
بنابراين، ابوبكر تنها كسى نبود كه انصار با رسول خدا ديدند. اگر ديده شدن به همراه رسول خدا سبب شود كه كسى خليفه و جانشين بعد از رسول خدا شود، چرا اين افتخار نصيب عامر بن فهيره و يا عبد الله اريقط نشود؟
استدلال به چنين مطالب سستي، حكايت از آن دارد كه دستان دانشمندان سنى از دلايل محكم و منطقى براى اثبات مشروعيت خلافت ابوبكر خالى است و گرنه استدلال به چنين مطالب سخيفى دور از شأن يك عالم است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

شيعه پاسخ می دهد
1
شيعه بزرگان صحابه را ناسزا نمي گويند شيعه لعنت ميكند كسي را كه حق خدا و رسول را ضايع نموده است

شيعه بزرگان صحابه را ناسزا نمي گويند شيعه لعنت ميكند كسي را كه حق خدا و رسول را ضايع نموده است شيعه ناسزا گفتن به بزرگان اصحاب به خصوص خلفاي راشدين ابوبكر و عمر و عثمان -رضي الله عنهم- را عبادت مي ‌دانند و با اين كار به خدا تقرب …

شيعه پاسخ می دهد
3
بررسی ادله سب در روایات شیعه

بررسی ادله سب در روایات شیعه در اینجا به هیچ وجه قصد مقاله نویسی ندارم از همین رو فقط به ذکر ادله و بیان سند آنها اکتفا میکنم: 1- قال رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم: «اِذََا رَأَیْتُمْ أَهْلَ الرَّیْبِ وَالبِدَعِ مِنْ بَعْدِی فَأَظْهِرُوا البَرَاََءَةَمِنْهُمْ وَ اَکْثِرُوا مِنْ …

شيعه پاسخ می دهد
آیات تبری به ترتیب سوره ها و آیات قرآن کریم

آیات تبری به ترتیب سوره ها و آیات قرآن کریم قبل از ورود به بحث توجه شما را به روایتی زیبا جلب می نماییم: اصبغ بن نباته از امیرالمومنین علیه السلام نقل میکند که حضرت فرمودند: قرآن در چهار بخش نازل شده است, یک چهارم در رابطه با ماست, یک …