به مناسبت فرارسيدن نيمه شعبان

به مناسبت فرارسيدن نيمه شعبان
 
 
بار ديگر، چرخ گردون در گردش خويش به نيمه ي شعبان معظّم رسيده است؛ ايّام ميلاد فرخنده ي مولاي هستي و امام عصر عجَّل الله فرجه ؛ روزهاي بزرگداشت عظمت و جايگاه آن حضرت.
اين ارتباط و تعلّق چه چيزي را در ذهن ما تداعي مي كند؟
براي شماري از ما، فرصتي است تا حدّ اقل يك نوبت در سال، به ياد مولايمان باشيم و وجود و حضورش را به خاطر بياوريم…

گروهي را نيز هنگام شعله بركشيدنِ آتش حسرت است در دل؛ آن ها كه همواره شب و روز، چشم به ظهور آقايشان بوده اند؛ ليكن ديگر بار… روز ميلادش را در غيبت او جشن مي گيرند.
شايد براي كساني هم نقطه ي عطفي باشد بر چهار فصل سعي و تلاش در جهت گسترش نام و ياد محبوب؛ يك سال زيستن در سايه ي مرحمت مولا، دل بستن به خشنودي او و هم آهنگ شدن با خواسته هايش، پرهيز از موجبات سرشكستگي و دل آزردگي وي… و به عشق او، پيِ كسب و كار رفتن و در راه او هزينه كردن…
مي توان اين روز را مبدأ تاريخ قرار داد و مثلاً آغاز سال مهدوي ناميد… و همه ساله، در چنين روزي، دوازده ماه عملكرد شخصي و اجتماعي خويش را محاسبه و كمّ و كيف زحمات و تلاش ها را ارزيابي كرد و از خود پرسيد: آيا به عنوان يك منتظر به وظايف خويش عمل كرده ام يا خير؟
زنهار!… مباد كه هياهو و قيل و قال زندگاني روز مره ما را سرگرم كند؛ چنان كه براي حضورش در متن زندگي مان، سهمي قائل نباشيم!
اگر ارزشها و باور هاي ذهني شخصي موجب گرديده است كه خدمت كردن به او را در شأن خود نبينيم و از حضور در مجامعي كه به آن بزرگوار تعلّق دارد و به نام او ترتيب مي يابد، خود داري كنيم،
اگر پرداختن به فعّاليّت هاي مهدوي را امري سليقه اي بينگاريم و به شماري كه به آن تمايل دارند واگذاريم و خود به دنبال علايق شخصي خويش رويم…
در هر صورت، هر نوع بي توجّهي به نعمت وجود امام عليه السّلام، غفلت از وظايف شيعه بودن است و صد البته دور ماندن از محور ولايت، خطر سلب نعمت و بيم استبدال به غير را به دنبال خواهد داشت و اين همان است كه در مقام دعا، ايمني از آن را از خداوند طلب مي كنيم:
«و لا تَسْتَبْدِلْ بِنا غَيْرَنا، فَإنَّ اسْتِبْدالَكَ بِنا غَيْرَنا عَلَيْكَ يَسيرٌ و هُوَ عَلَيْنا كَبير.»1
«(پروردگارا) گروه ديگري را (به عنوان شيعيان و ياران مهدي عليه السّلام) جاي گزين ما نكن كه اين تبديل و تعويض-اگر چه براي تو آسان است- بر ما سنگين و گران خواهد بود!»

برگرفته از كتاب«مهربان ترين پدر»

1.مفاتيح الجنان، بخشي از دعا براي امام زمان عليه السّلام.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

کتاب و مقاله
شناختی اجمالی نسبت به حجر بن عدی

شناخت اجمالى يكى از قبايلى كه در كوفه مى زيست كنده بود.حجر را به سبب آن كه از اين قبيله بود.حجربن عدى كندى مى گفتند. چون اهل خير مى گذاشت ،به حجر الخير نيز معروف بود. پيش اسلام به دنيا آمده بود؛اما در سال هاى آخر عمر رسول خدا صلى …

کتاب و مقاله
مرد غيرتمند ايراني (سيري در زندگاني ابولؤلؤ)

مرد غيرتمند ايراني (سيري در زندگاني ابولؤلؤ) عناوين اصلي كتاب شامل: مقدّمه:؛ فرحه الزهرا سلام الله عليها؛ فصل اول؛ روايات در باب تبرّي و بيزاري از دشمنان اهل بيت عليهم السّلام؛ فصل دوم؛ عظمت و شناخت ابولؤلؤ رحمه الله؛ فصل سوم؛ سخنان علماء و بزرگان دربارهي ابولؤلؤ رحمه الله؛ فصل …

کتاب و مقاله
1
ماجرای اقتدای یک مرجع‌تقلید به یک تاجر

با ناراحتی، مردم را ملامت و سرزنش کرد که چرا نماز را به فرادا می‌خوانید؟! مگر یک نفر عادل بین شما وجود ندارد به او اقتدا کنید؟! بعد از این گفتار، پشت سر یکی از تاجرین مومن ایستاد و به او اقتدا کرد. از استادان بزرگی که در فقه و …