نقدی بر سخنان محمد تقی مصباح یزدی

«حضرت فاطمه زهرا (س)؛ مظلوم هميشه تاريخ» (+) عنوان متن سخنراني محمدتقي مصباح يزدي است كه در شماره‌ي 380 هفته‌نامه‌ي پرتو سخن در تاريخ 1386/3/9 ه.ش درج شده است. مطالعه‌ي مطالب اين سخنراني، بازگوكننده‌ي برخي تصوّرات مُبهم و برداشت‌هاي نادرست از حقيقت جايگاه والاي صديقه‌ي طاهره – سلام الله عليها- از سوي اين استاد حوزه‌ي علميّه‌ي قم است كه تأمّل در برخي از عبارات آن، لازم به نظر مي‌آيد.

 

IMAGE634435714715000000

 

1. «به هرحال، براي بسياري از ارادتمندان به اهل‌بيت و كساني كه صادقانه به فاطمه زهرا (س) عشق مي‌ورزند، تصوّرات مبهم و نادرستي از زندگي ايشان وجود دارد.»

جناب استاد!

* اين تصورات مبهم و نادرست زاييده‌ي چيست؟ چه كساني در امر تصحيح باورهاي مردم كوتاهي كرده‌اند؟ عامه‌ي مردم اين تصورات نادرست را از كجا آموخته‌اند؟ تاكنون تبليغات ديني در دست چه كساني بوده؟

* اميدواريم جنابعالي تصورات مبهم و نادرستي از زندگي حضرت صديقه‌ي طاهره -سلام الله عليها- نداشته باشيد…

2. «اگر از بسياري از مردم سؤال كنيم بزرگ‌ترين مصيبتي كه به حضرت زهرا (س) وارد شد، چه بود؟ و حضرت (س) براي چه در مقابل حكومتي كه آن زمان تشكيل شده بود، به مخالفت برخاستند؟ شايد كم نباشند كساني كه بگويند از طرف پيغمبر اكرم (ص) مزرعه‌اي به حضرت زهرا (س) واگذار شده بود كه ايشان و فرزندان‌شان از آن ارتزاق كنند؛ ولي خليفه وقت به دلايلي از آن‌ها گرفته بود. حضرت زهرا (س) هم كه ديدند حقّ‌شان غصب و راه درآمد خانواده‌شان مسدود شده است، ناراحت شدند و بعد از پيغام‌ها و گفتگوهايي آمدند تا به عنوان دادخواهي حقّ‌شان را بگيرند، ولي دولت وقت، حق ايشان را نداد و اين، منشأ اختلاف گشت، تا آن جا كه حضرت (س) مريض شدند و بعد از چند روز از دنيا رفتند و همه عزاداري‌ها و گريه‌ها براي اين است»

جناب استاد!

* فكر نمي‌كنيد دچار تصوّرات مبهم و نادرستي شده‌ايد؟! برخلاف گفته‌هاي شما، بيشتر مردم مصيبت را در يورش كفّار و منافقان به خانه‌ي حضرت و صدمات وارده از سوي حمله‌كنندگان مي‌دانند نه آنچه را كه شما تصوّر كرده‌ايد. شايد در جمع كساني كه شما با آن‌ها محشور هستيد چنين تصوّري وجود دارد!

* اگر در مجالس عزاداري حضرت شركت كرده و نوحه‌هاي عزاداران فاطمي را شنيده بوديد، اينگونه قضاوت نمي‌كرديد.

* راستي چه كسي گفته كه پيغمبر اكرم -صلي الله عليه و آله- فدك را به حضرت زهرا -سلام الله عليها- واگذار كرد تا ايشان و فرزندانشان از آن ارتزاق كنند؟! مگر آن بزرگوار خبر نداشت كه در آينده‌اي نه چندان دور، فدك غصب خواهد شد؟ پيغمبري كه توكّلش بر خدا زبانزد خاصّ و عام است، در فكر گشايش راه ارتزاق دختر و نوادگانش بوده؟

* عبارت: «ولي خليفه وقت به دلايلي از آن‌ها گرفته بود.» عبارت درستي نيست. سزاوار بود مي‌فرموديد: «خليفه‌ي وقت به بهانه‌هاي واهي فدك را غصب كرد تا دشمني خود را با ذوي القرباي پيامبر آشكار سازد.»

* در عبارت‌هاي: «ولي خليفه وقت … از آن‌ها گرفته بود.»، «ولي دولت وقت، حق ايشان را نداد.» تفاوتي و تناقضي مشاهده نمي‌كنيد؟ خليفه همان دولت است؟ يا دولت همان خليفه است؟!

3. «به نظر من ظلمي كه با غصب فدك به حضرت زهرا (س) شد، كمتر از اين ظلمي است كه ما به حضرت (س) مي‌كنيم.»

جناب استاد!

* خليفه و هم‌دستان او به چشم خود ديده بودند كه پيامبر اكرم -صلي الله عليه و آله- به امر خداوند سبحان، فدك را به حضرت فاطمه -سلام الله عليها- بخشيدند و ايشان چند سال به عنوان مالك، كارگزاراني بر آن گمارده بودند.

* غاصبان با غصب فدك، هم قرآن را انكار كردند و هم به مخالفت آشكار با سنّت پيامبر برخاستند. آنها جملگي عارف به جايگاه دختر پيامبر بودند، زيرا بارها وصف او را از زبان وحي شنيده بودند. بنابراين كافي بود دختر پيامبر خود را معرّفي كند و بگويد: «بدانيد! منم فاطمه» با شنيدن چنين جمله‌اي كسي حق نداشت ادّعاي او را انكار كند و يا او را بي‌آزارد. او مصداق آيه‌ي «تطهير» و آيه‌ي «مودّت» بود. ولي ارادتمندان حضرت كه با اطمينان به گفتار و نوشتار مبلّغان ديني دل بسته‌اند دچار چنين لغزشي شده‌اند و هيچ‌كس دانسته به آن بزرگوار نسبت نادرستي نمي‌دهد.

* قضاوت شما در مورد كساني است كه با دانايي و از روي عمد حقايق را كتمان كرده و به نوعي سعي در تطهير غاصبان دارند، نه عامه‌ي مردم.

4. «معرّفي شخصيت حضرت زهرا (س) به اين صورت، بزرگ‌ترين جفا است، يعني آن شخصيّتي را كه همه عالم برايش به اندازه يك بال مگس ارزش نداشت، چنان معرفي كنيم كه به خاطر يك مزرعه آمد اين همه داد و فرياد كرد كه باعث بي‌احترامي به ايشان و سرانجام فوت آن حضرت (س) شد.»

جناب استاد!

* حتما فراموش نكرده‌ايد كه حضرت فاطمه -سلام الله عليها- پيش از آن كه براي دفاع از حقّ خود به مسجد بيايد، در  روز حمله به خانه‌اش با ديدن همه‌ي صدمات ذكر شده در تاريخ، براي دفاع از وليّ برگزيده‌ي خدا حضرت اميرالمؤمنين علي -عليه السلام- همراه او به مسجد آمد و با اعتراض آشكار خود به خليفه، وليّ خدا را از دست ستمگران نجات داد.

* لابد شنيده‌ايد كه حضرت امير -صلوات الله عليه- وقتي زره خود را در دست يك يهودي ديد، با او به مخاصمه پرداخت و در نهايت او را به دادگاه كشاند. آيا يك زره چه ارزشي داشت كه حضرت به خاطر آن به دادگاه برود و احتجاج كند؟ زره ارزشش بيشتر بود يا به قول شما يك مزرعه؟

* شما كه خوانده‌ايد. مظلوم واقع نشدن و در صورت امكان، دفاع از حق يك تكليف الهي است. بحث در ارزش چيزي كه مورد ادعا است، نمي‌باشد. دفاع نكردن از حق به نوعي ياري رساندن به ظالم است.

* فكر نمي‌كنيد دچار تصوّرات نادرست شده‌ايد؟

5. «از چه راهي وارد شدند و چه جور مردم فريب خوردند.»

جناب استاد!

* مردم مدينه كجا اعتراف كردند كه ما فريب خورديم؟! مگر حضرت زهرا -سلام الله عليها- به آن‌ها نفرمود: «أنَسِيتُم يَوم غَدير خُم – آيا روز غديرخم را فراموش كرديد؟» مگر قرآن پيش از آن خبر نداده بود: «أفَأنْ ماتَ أو قُتِل إنْقَلَبْتُم عَلي أعْقابِكُم – بگو اگر پيامبر بميرد يا كشته شود شما به جاهليت بازمي‌گرديد؟»

6. «مردمي كه پذيرفتند، كفّار و مشركين نبودند.»

جناب استاد!

* فرمايش شما صحيح است، هيچ‌يك از مخالفان از كفّار و مشركين نبودند، بلكه همه به جاهليت بازگشته و مرتد شده بودند.

 

7. «اينها كه در سقيفه جمع شدند، كفار نبودند. بفهميم مصيبت حضرت زهرا (س) چه بود و چه كسي منشاء اين مصيبت شده بود.»

جناب استاد!

* قول معصوم -عليه السلام- را نشنيده‌ايد كه سران فتنه هرگز به خدا ايمان نياورده بودند، بلكه از روي نفاق اظهار ايمان كرده بودند و با شهادت پيامبر نقاب از چهره افكندند؟!

 

8. «البته بسياري از همين مسلمان‌ها زمان خود پيغمبر (ص) هم اين‌ها را باور نداشتند و هنگامي كه ايشان دستوري مي‌داد اطاعت نمي‌كردند.»

جناب استاد!

* كساني كه قول پيامبر و وحي را قبول نداشتند شما به آنها مسلمان مي‌گوييد؟ مگر كلام خدا را نشنيده‌ايد كه فرموده است: «أفَتُؤمِنُونَ بِبَعْض الكِتاب وَ تَكْفُرونَ بِبَعْض …».

9. «به همين بسنده كرده‌ايم كه فدك را غصب كردند و نان فرزندان فاطمه‌ (س) را بريدند. آن‌ها خيلي راحت مي‌گفتند كه خوب! بچه‌هاي شما هم مثل ساير مسلمان‌ها هستند؛ شما يك مسلمان، آن هم يك مسلمان ديگر، چطور شما بايد امتياز داشته باشيد و از يك ملك آباد پردرآمد استفاده كنيد؛ ولي مردم ديگر گرسنگي بكشند؟! اين حرف، خيلي زود قبول مي‌شد. ما هم هنوز همين‌گونه تحليل مي‌كنيم!»

جناب استاد!

* چگونه مسلمانان در زمان حيات پيغمبر پذيرفتند كه فدك به امر و خواست خدا متعلق به حضرت فاطمه -سلام الله عليها- بوده و حاصل آن در اختيار بانوي بانوان هستي باشد؟ آيا خداوند چنين تبعيضي را روا دانسته؟ آيا اختصاص خمس به سادات و زكات بغير سادات، يك نوع تبعيض است؟ آيا احكام ويژه‌ي معصومين -عليهم السلام- نشانه‌ي تبعيض است؟

* چرا اهل بيت عصمت و طهارت -عليهم السلام- نبايد بر ديگران امتياز داشته باشند؟ مگر مودّت آنان واجب نيست؟ آيا مودّت همه‌ي مسلمانان واجب شرعي است؟

* «اين حرف خيلي زود قبول مي‌شد.» در جامعه‌اي كه پيامبر خدا -صلي الله عليه و آله- در مدّت بيست و سه سال جايگاه عترتش را به مردم معرّفي كرده اين حرف نبايد به راحتي پذيرفته شود. تعجّب در پذيرش آن است نه در عدم پذيرشش!

* «ما هم هنوز همين‌گونه تحليل مي‌كنيم.» نشان از التقاطي بودن ما با پيروان سقيفه دارد. اگر معارف خود را از مكتب اهل بيت -عليهم السلام- آموخته بوديم مسائل صدر اسلام را همين‌گونه تحليل نمي‌كرديم.

10. «اگر آن روز حضرت زهرا (س) مي‌آمدند در سقيفه و مي‌گفتند شما حق نداريد خليفه معين كنيد؛ پدرم، علي(ع) را معين كرد، مي‌گفتند: يك مسأله خانوادگي است، او مي‌خواهد شوهر خودش به قدرت برسد»

 

 

جناب استاد!

* مگر حضرت براي اعتراض به شوراي سقيفه به مسجد نيامدند و از ولايت و امامت و خلافت اميرالمؤمنين علي -عليه‌السلام- دفاع نكردند؟ آيا حاضرين در مسجد كلام شما را تكرار كردند؟ يا مهر سكوت بر دهانشان خورده بود؟

* شما وقايع تاريخ را با توجّه به شرائط فعلي جامعه‌ي ما تفسير و تحليل مي‌كنيد نه با شرائط خاص آن زمان … .

11. «حرفشان اين بود كه علي (ع) هم خوب است، يك روز هم ما بايد از او استفاده كنيم؛ ولي هنوز زود است، جوان و اهل شوخي است و هنوز آن متانتي را كه بايد داشته باشد تا خليفه پيغمبر (ص) باشد ندارد… اين منطق خيلي خوب قابل قبول بود.»

جناب استاد!

* پيامبر خدا -صلي الله عليه و آله- از آغاز رسالت تا پايان عمر شريفش، در مناسبت‌هاي مختلف، فضائل اميرمؤمنان علي -علي‌السلام- را به مسلمانان گوشزد مي‌كرد و همگان شاهد و ناظر فضائل اختصاصي آن بزرگوار بودند. در علم و شجاعت و قضاوت و كارداني آن حضرت، دوست و دشمن همه معترف به جايگاه آن يگانه‌ي روزگار بودند. از كسي نقل نشده كه گفته باشد او جوان و اهل شوخي است، مگر تحليل‌گران كينه‌توز!

* عبارت: «اين منطق خيلي خوب قابل قبول بود.» نشان از تصوّرات مبهم و نادرست شما از تاريخ اسلام دارد.

12. «اگر حضرت زهرا (س) از ابتدا روي اصل اين مسأله تكيه مي‌كردند، به كلي متّهم مي‌شدند به اين‌كه اين‌ها رياست‌طلب و انحصارجو هستند، مي‌خواهند همه چيز براي خودشان باشد؛ پيغمبر از بني‌هاشم باشد، امام هم از بني‌هاشم باشد، تا آخر هم مي‌خواهند اين را ادامه بدهند، اين‌ها انحصار‌طلبند! نمي‌خواهند قبايل ديگر در سرنوشت جامعه‌شان مؤثر باشند. پيرمردهايي هستند كه تجربه‌شان بيش‌تر و سياست‌شان بهتر است؛ ولي اين‌ها اصرار دارند كه يك جواني جانشين پيغمبر شود. اين بدتر مي‌شد. ادعاي آ‌ن‌ها اين بود كه پدر زن‌هاي پيغمبر، اسلام را بهتر مي‌دانند و تجربه‌شان بيش‌تر است؛ در نتيجه براي اين كار شايسته‌ترند.»

جناب استاد!

* احتجاجات را با دقّت بخوانيد. ببينيد كي و كجا و چه كساني اينگونه كه شما تحليل فرموده‌ايد تاريخ صدر اسلام را تحليل كرده‌اند. بي‌ترديد دچار توهّم شده‌ايد.

13. «اگر حضرت زهرا (س) در مقابل اين منطق مي‌فرمود: «شوهر من شايسته‌تر است» حرفش چندان خريدار نداشت و نمي‌توانست اثبات كند.»

جناب استاد!

* شايسته بودن حيدر كرار عليه السلام بر زن و مرد و پير و جوان مدينه درخشنده‌تر از خورشيد نيمروزي بود. بيشتر همراهان پيامبر خدا آرزو داشتند كاش يكي از فضائل آن حضرت را مي‌داشتند. غاصبان، مدّعي بودند چند نفر از سران قبائل خليفه را تعيين كرده‌اند نه به جهت شايستگي خليفه، بلكه به جهت مصلحت خودشان.

* اگر حضرت مي‌فرمود: «شوهر من شايسته است.» حرفش را كسي نمي‌توانست انكار كند و چنين فرمايشي نياز به اثبات نداشت، زيرا اظهر من الشمس بود.

* ديگر بار يادآور مي‌شويم كه جنابعالي سخت دچار تصوّرات مُبهم و نادرستي شده‌ايد.

14. «مي‌گفتند: شما چه بدي از آن‌ها ديده‌ايد؟ هميشه صف اوّل پشت سر پيغمبر نماز مي‌خواندند …»

جناب استاد!

* چهار جلد كتاب مَطاعِن بِحار را تورّق بفرماييد. مطالعه پيشكشتان. اگر فهرست مطاعن خلفا را خوانده بوديد هرگز جرأت نمي‌كرديد بگوييد: «چه بدي از آن‌ها ديده‌ايد»؟ بي‌ترديد مي‌گفتيد: آنها از بدي‌ها چه نكردند!

15. «اگر مي‌خواست اثبات كند كه اين‌ها صلاحيت ندارند، اين كار آساني نبود.»

جناب استاد!

* براي اثبات حقّانيت حضرت اميرالمؤمنين علي -عليه السلام- كتب مخالفين سرشار از روايات پيامبر اكرم -صلي الله عليه و آله- مي‌باشد. كار چنداني سختي نيست!

* اگر هيچ روايتي نبود، با وجودي كه حضرت فاطمه -سلام الله عليها- آيت الله كبري بود، دليلي روشن‌تر از وجود مقدّسش بر حقّانيت امير -صلوات الله عليه- لازم نبود. او پاره‌ي تن پيامبر و صديقه بود. گفتار او «ما يَنْطِق عَنِ الْهَوي» بود.

* خصم كينه‌توز بر صداقت او سر فرو آورده و او را «صدّيقه» ناميده، ولي شما پس از قرن‌ها بحث و گفتگو، هنوز در حالت ترديد به سر مي‌بريد!

* قيام حضرت در دفاع از امامت و ولايت و خلافت الهي حضرت مولي الموحدين علي -عليه السلام- بسيار كارساز، و در اثبات عدم صلاحيّت خلفاي جور در اوج قدرت و بيان است.

* اگر جسارت نباشد، نيازمند تأمّل بيشتري هستيد.

16. «طرح اين مسأله جنبه تاكتيكي داشت.»

جناب استاد!

* شما سياستمدار هستيد و شايد به نماز و روزه هم از جنبه‌ي تاكتيكي نگاه مي‌كنيد، ولي قدر مسلّم اين است كه فاطمه –سلام الله عليها- براي دادخواهي به مسجد آمده بود و مفتضح ساختن سردمداران سقيفه نيازي به حضور عصمت الله كبري نداشت. آنان همچون گاوپيشاني سفيد، ضرب المثل ناداني و حماقت و شرارت و نفاق بودند.

* شما با چه جرأتي به خود اجازه مي‌دهيد عمل روشن و آشكار حجّت بالغه‌ي پروردگار را اين‌گونه توجيه و تفسير كنيد؟ پاسخي براي قيامت خود داريد؟

* آيا اين‌گونه اظهارنظرهاي عالمانه! نشانه تصوّرات روشن و درست شما از تاريخ معصومين -صلوات الله عليهم اجمعين- مي‌باشد؟

17. «كسي كه سه روز گرسنه ماند؛ روزه گرفت، با آب افطار كرد … آن وقت مي‌خواست درآمد يك ملك آباد را به خودش اختصاص دهد و مردم محروم باشند.»

جناب استاد!

* سال‌هايي كه اين ملك در اختيار حضرت بود درآمدش را چه كردند؟ آيا پيامبر خدا -صلي الله عليه و آله- اين ملك را به او داده بود تا درآمدش را به فقرا تقسيم كنند؟ اگر چنين بود چرا آن را در اختيار علي عليه السلام قرار نداد تا آن بزرگوار به راحتي درآمد حاصله را ميان بيچارگان مدينه تقسيم كند؟ و …

* بيان شما توجيه ضمني رفتار غاصبان است. آنها هم مدّعي بودند كه فدك بيت‌المال بوده و متعلّق به همه‌ي مسلمانان است. چرا بايد در دست يك نفر باشد. شما هم همين منطق را داريد!

* ما شما را متّهم نمي‌كنيم، ولي دفاع نادرست شما مانند آبي است كه به آسياب دشمن ريخته مي‌شود.

 

18. «آن‌جايي كه اساس ارزش‌هاي اسلامي در خطر باشد، هيچ چيز ارزش ندارد؛ آن جا جان حضرت زهرا (س) هم بايد فدا شود.»

جناب استاد!

* برخلاف شما، ما مي‌گوييم: «آن جايي كه خاندان رسالت –عليهم‌السلام- در معرض خطر قرار بگيرند، هيچ چيز ارزش ندارد.» همه بايد فداي اباعبدالله عليه السلام بشوند. همه بايد فداي بانوي بانوان حضرت فاطمه‌ي زهرا -سلام الله عليها- بشوند.

* چه اساسي برتر و بالاتر از خاندان رسالت –عليهم‌السلام- بود؟ خاندان رسالت معجزه‌ي گوياي پيامبر اسلام -صلي الله عليه و آله- مي‌باشند. عترت پاك پيامبر –عليهم‌السلام- همه قرآن ناطقند. آيا قرآن را بايد فداي اسلام كرد؟ اگر قرآن ناطقي نباشد، اگر پيامبر نباشد، سخن از دينداري ياوه‌گويي نيست؟

19. «در آن زمان چون علي (ع) خودش طرف دعوا بود، نمي‌توانست خيلي چيزها را به صراحت بگويد.»

جناب استاد!

* نمي‌توانست، يا براي امتحان امّت مأمور به سكوت بود؟!

20. «طرف مشورت خليفه بود، نصيحت‌شان مي‌كرد.»

جناب استاد!

* آنچه را بيان داشته‌ايد به نقل از پيروان سقيفه است و دور از واقعيت.

21. «هر جا مشكلي پيش مي‌آمد مي‌رفت و حل مي‌كرد و قهر نكرد برود كنار بنشيند.»

جناب استاد!

* ناخواسته مبلّغ منويّات پيروان سقيفه شديد.

* اگر همه‌ي مبلّغان مانند شما به دفاع از حضرت صدّيقه -سلام الله عليها- برخيزند در آينده‌ي نه چندان دور، نيازي به تبليغات پيروان سقيفه نخواهيم داشت.

* قضاوت با خودتان! شما گرفتار تصوّرات مبهم و نادرست هستيد يا عامه‌ي مردم؟!

 

والســـــــــــــــــلام

 

 

 

 

 

 

حرف های بی ربط

از اینکه اینقدر سطحی نگر هستید و کودکانه برخورد میکنید خنده ام گرفت

عجیب است که با این همه هوش و فراست چگونه کار با فضای مجازی را یاد گرفته اید

در ضمن اگر نشسته اید تا دیگران بیایند مطالب را یادتان دهند اشکالی ندارد بنشینید تا بیایند

سلام99

درصد  اشکالاتی که به این بزرگوار وارد نموده اید اصلا وارد نیست  .شما دوست عزیز اول کمی کلاس نقد بنشینید و و آداب نقد را بیاموزید بعد  نقد کنید ضمنا دوست عزیز کمی هم عفت کلام داشته باشید  . 

چی بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

همچین گفته بود نقد که؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

متاسفم انسانهای………………………………به خود اجازه میدهند کلام یک علامه را با بچه گانه ترین کلمات بالا و پائیین کنند و اسمشو بزارتن نقد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1 فکر کنم ناقد!!!!!!!!!!!!!! عقده شهرت داره!

الهم احفظ علمائنا

اول تیتر مطلب رو دیدم گفتم عجب چیزیه به علامه مصباح نقد وارد کرده

بعد که متن رو خوندم فهمیدم که انگار بیشتر مطالب از روی کینه بوده تا اینکه علمی باشه

واقعا سطحی و بی مغز بود

متاسفم برا نویسنده اش

این آقای ناقد به جای بازگشایی عقده و کینه خود نسبت به این عالم جلیل قدر بهتره اولا مطالعاتش رو در این زمینه افزایش بده و ثانیا جملات حضرت استاد رو به صورت ناقص بیان نکنه و ثالثا اینکه به درگاه خداوند توبه کنه و دیگه از این چرندیات جای دیگه استفاده نکنه

خداوند علامه مصباح را برای ما حفظ کنه

من خودم شاید خیلی از دیدگاه های آقای مصباح رو قبول نداشته باشم، ولی این "نقد" ابتدا حرف ایشان را طوری وانمود کرده که نقد برش وارد بشه و بعد برای خودش تاخته!

مثلا در همان ابتدا، ایشان دارند می گویند خیلی ها یک ظاهری نادرستی راجع به ماجرای شهادت حضرت زهرا می دانند و این برداشت نادرست رو شرح دادند که چی هست، نگفتند که درسته که!!

7 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

نقد مکاتب بشری
لاریجانی در همایش بانوی مهر: اصرار به خانه‌نشین کردن زن و عدم جواز خروج زوجه بدون اذن زوج از سنت‌های غلط است

لاریجانی در همایش بانوی مهر: اصرار به خانه‌نشین کردن زن و عدم جواز خروج زوجه بدون اذن زوج از سنت‌های غلط است   چند روز پیش آقای علی لاریجانی مطالبی رو بیان کرده که برخی از آنها جای تأمل دارد که به آن اشاره می‌شود. لاریجانی در همایش بانوی مهر: …

نقد مکاتب بشری
5
دیوان حافظ و مغ بچه ها،به همراه فایل پی دی اف 18+

دیوان حافظ و مغ بچه ها،به همراه فایل پی دی اف 18+   یکی از نقاط بهت آور اشعار حافظ ، تأکید بر عشق به پسربچه ها و تمایل به هم آغوشی با همجنس است این نقطه عجیب، آنقدر در اشعار این شخص، تکرار شده که جای هیچ شک و …

نقد مکاتب بشری
امام صادق (ع):هرکس برغیر شاقول حمران باشد زندیق است اگرچه محمدی یا فاطمی یا علوی باشد

 امام صادق علیه السلام : هرکس بر غیر شاقول حمران باشد زندیق است اگرچه محمدی یا فاطمی یا علوی باشد   در مکتب برهان و دین، مذهب اهل تعطیل در مورد معرفت خداوند باطل است. و معناى تعطیل این است که بشر حتّى از بحث درباره وجود خداوند طفره رفته …