پدر و مادر معاویه..!!!

پدر معاویه (ابوسفیان)

ابوسفیان صخر بن حرب بن امیّه از رؤسای قریش در دوران جاهلیت و پدر معاویه بنیانگذار خلافت اموی بود. او پیش از اسلام بازرگانی می‌کرد و پس از ظهور اسلام در زمره مخالفان و دشمنان اصلی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در آمد.

در سال دوم هجرت، کاروان تجاری قریش به ریاست ابوسفیان، تحت تعقیب سپاه اسلام قرار گرفت. ابوسفیان از خطر گریخت ولی بعد از آن نبرد بدر در گرفت. در این جنگ قریشیان شکست خوردند، حنظله، پسر ابوسفیان، کشته شد و پسر دیگرش، عمرو، نیز اسیر سپاه مسلمین شد.

در سال سوم هجری، ابوسفیان در رأس سپاهی بزرگ، به قصد انتقام از مسلمانان، جنگ احد را به راه انداخت. او پس از آن با یاری یهودیان مدینه، جنگ خندق را بر ضد پیامبر اسلام ترتیب داد؛ امّا با تدبیر پیامبر سپاه ابوسفیان و متحدان او ناکام ماندند.

او پس از صلح حدیبیه، منافقانه در تکاپوی آشتی با پیامبر صلی الله علیه و آله بر آمد و رهسپار مدینه شد، ولی با بی اعتنایی رسول خدا مواجه گشت. او سرانجام به هنگام فتح مکه با وساطت عباس بن عبدالمطلب، نزد پیامبر رفت و به ظاهر اسلام آورد.

پس از شهادت پیامبر، وی نخست سعی کرد که خود را به حضرت علی علیه السلام نزدیک کند و برای رسیدن به خلافت، به امام پیشنهاد کمک داد ولی چون در اندیشه فتنه انگیزی بود، امام پیشنهاد او را رد کرد و او را طرد فرمود.

او در نبرد یرموک شرکت داشت و در این جنگ، چشمش آسیب دید. پس از رسیدن عثمان به خلافت، ابوسفیان نزد وی رفت و در جمع امویان گفت: اینک که پس از ابوبکر و عمر، خلافت به دست شما افتاده است، مانند توپ با آن بازی کنید و نگذارید از دستتان بیرون افتد. و سوگند خورد بهشت و دوزخی وجود ندارد.

ابوسفیان در روزگار خلافت عثمان، چنین دعا می‌کرد: خدایا دوران جاهلیت را بازگردان، حکومت را حکومتی غاصبانه ساز و ارکان زمین را برای بنی امیه قرار ده!ا

و در آخرین روزهای عمرش کنار آرامگاه حضرت حمزه شتافت، پا بر قبر حمزه کوفت و گفت: برای چیزی با ما جنگیدی که سرانجام به دست ما افتاد.سرانجام ابوسفیان در سال 30 یا 33 قمری از دنیا رفت.

اسناد:

الغدیر، ج 10، صص 207و 208، الطبقات الکبری، الاستیعاب، اسد الغابه، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی

مادر معاویه (هند)

هند دختر عتبه بن ربیعه بن عبد شمس را مادر معاویه خوانده اند. از روسپیان و فاحشه های معروف مکه بود و به بردگان سیاه علاقه بسیار داشت؛ ولی هنگامی که فرزندی سیاه به دنیا می‌آورد، از ترس رسوایی می‌کشت. همچنین وی از مطربه های عرب بود و هشتصد رقاصه تربیت کرده بود که با جام شراب اطراف کعبه، در حال رقص طواف می کردند. هند آنقدر در فحشا و زنا شهرت داشت که برخی از شعرای آن روز، مثل حسان بن ثابت شاعر مشهور صدر اسلام، درباره فساد و فحشای وی اشعاری سروده اند. و حتی در روز فتح مکه، وقتی که هند برای بیعت به نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه واله آمد، به ایشان عرض کرد که ما بر چه چیز با تو بیعت کنیم؟ حضرت فرمودند: بر اینکه زنا نکنید!

هند دختر عتبة بن ربیعه، همسر ابوسفیان و مادر معاویه، از زنان مشهور عصر خویش و از سرسخت‌ترین دشمنان اسلام بود. نخست همسر خوص بن مغیره بود و پس از وی به ازدواج ابوسفیان درآمد. پس از ظهور اسلام در مکه، همواره از مخالفان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بود و مردم را علیه آن حضرت می‌شوراند.

در جنگ بدر، پدرش عتبه و برادرش شیبه و پسرش حنظله به دست دلاوران بنی‌هاشم هم‌چون علی بن ابیطالب و حمزه سیدالشهدا به قتل رسیدند. از این رو کینه وی به اسلام افزون گشت و سوگند یاد کرد تا انتقام خود را از محمد صلی الله علیه و آله نگرفته، هیچگاه خود را زینت نکند و به نزد همسر خود نرود. در جنگ تاریخی احد هند به همراه گروهی از زنان مشرک مکی در آن جنگ شرکت جست و با خواندن آواز، مبارزان مشرک مکه را به جنگ واداشت.

هند با وحشی غلام جبیر بن مطعم پیمان بست که اگر محمد یا علی یا حمزه را بکشد، وی را از خویش راضی سازد!! وقتی حمزه توسط وحشی به قتل رسید، هند بدن حضرت حمزه را مثله کرد و جگر او را بیرون کشید و با دندان آن را فشرد. از آن زمان، به (هند جگرخوار) شهره شد.

هند در سال هشتم هجرت به هنگام فتح مکه، اظهار اسلام کرد و با پیامبر بر عدم اعمال منافی عفت و زنا پیمان بست.

مورخان نوشته‌اند هند در جنگ یرموک که در عصر خلفا در منطقه شام درگرفت به همراه شوهرش ابوسفیان شرکت کرد و جنگ‌جویان را به رسم جاهلیت به مبارزه فراخواند. سرانجام در سال چهاردهم هجرت در زمان خلافت عمر درگذشت.
منابع:

الاصابه ج 4 ص 425، الاستیعاب ج 4 ص 424، اسدالغابه ج 7 ص 293، دیوان حسان بن ثابت ص230-231، سیرة الحلبیة ج3ص94، شرح ابن ابی الحدید ج3ص342، کامل ابن اثیر ذیل حوادث سال سوم، تذکرة الخواص ص203 چ نجف1964، انساب الاشراف ج1ص360

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

شیعه در کتب اهل سنت
1
جایگاه و منزلت حضرت زهرا (س) از دیدگاه اهل سنت (4) / نخستين فردى كه به پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله ملحق مى گردد

جایگاه و منزلت حضرت زهرا (س) از دیدگاه اهل سنت (4) / نخستين فردى كه به پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله ملحق مى گردد نخستين فردى كه به پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله ملحق مى گردد سرانجام، هنگام وفات پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله فرا رسيد، حضرتش در …

شیعه در کتب اهل سنت
جایگاه و منزلت حضرت زهرا (س) از دیدگاه اهل سنت (3) / فاطمه (س)، خشم و خشنودى فاطمه (س)، خشم و خشنودى خداست

جایگاه و منزلت حضرت زهرا علیها السلام از دیدگاه اهل سنت (3) / فاطمه علیها السلام، خشم و خشنودى فاطمه علیها السلام، خشم و خشنودى خداست   خشم و خشنودى فاطمه عليها السلام، خشم و خشنودى خداست در حديث زيبايى، پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله، دختر گرامى خود را …

شیعه در کتب اهل سنت
جایگاه و منزلت حضرت زهرا (س) از دیدگاه اهل سنت (2) / فاطمه (س)، پاره تن پيامبر خدا (ص)

جایگاه و منزلت حضرت زهرا علیها السلام از دیدگاه اهل سنت (2) / فاطمه عليها السلام، پاره تن پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله   در حديث ديگرى كه در منابع معتبر شيعه و سنّى آمده است، پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله مى فرمايد: «فاطمة بضعة منّي من أغضبها أغضبني» …