گله’ امام زمان (عج) از شیعیان

گله’ امام زمان (عج) از شیعیان

گله’ امام زمان (عج) از شیعیان

نویسنده شیفتگان از قول حاج محمد علی فشندی می نویسد: درمسجد جمکران قم اعمال را بجا اورده و با همسرم می امدم. دیدم اقایی نورانی داخل صحن شده وقصد دارند طرف مسجد بروند. گفتم:” این سید در این هوای گرم تابستان از راه رسیده تشنه است.” ظرف ابی دست او دادم تا بنوشد, پس از انکه ظرف اب را پس داد گفتم :” اقا شما دعا کنید و فرج امام زمان (ارواحنا فداه) را از خدا بخواهید تا امر فرجش نزدیک گردد.”

فرمود:” شیعیان ما به اندازه اب خوردنی ما را نمی خواهند اگر بخواهند دعا می کنند و فرج ما می رسد.” این را فرمود و تا نگاه کردم اقا را ندیدم.فهمیدم وجود اقدس امام زمان (عج) را زیارت کردم و حضرتش امر به دعا نموده است. نویسنده شیفتگان گوید: چنانچه در اول داستان اشاره کردم در موارد زیادی این شخص خدمت امام زمان(عج) رسیده, چنانچه در کتاب “داستانهای شگفت” تالیف ایت الله دستغیب ص ۴۵۳ نیز دو داستان از ایشان ذکر شده,طالبین به انجا مراجعه کنند.

شیفتگان حضرت مهدی ج ۱ ص ۱۵۵

۱ نظر

  1. فاطمه گفت:

    من چرا زندم؟

    همون بهتر که بمیرم و این سخنو از امامم نشنوم

    خاک عالم بر سر من.

نظر دهيد