فضايل ده‌گانه حضرت زهرا سلام الله عليها از نگاه اهل تسنن

فضايل ده‌گانه حضرت زهرا سلام الله عليها از نگاه اهل تسنن

1897951_253196151527777_1994292780_n

 

در برابر فضايل عظيم اهل بيت(ع) و مقامات فوق العاده آنها در درگاه خداوند، هميشه اين دغدغه خاطر براي بعضي از افراد كه در متن مسايل نيستند وجود دارد كه نكند اين همه فضايل نتيجه خوشبيني فوق العاده دوستان، و برداشتهاي علاقمندان و عاشقان اين مكتب باشد.

آنها چون به اهل بيت(ع) عشق ميورزند، و همه چيز را از همين دريچه مي‌بينند، هر كسي هر فضيلتي را بگويد يا احتمال دهد به آن مؤمن ميشوند، خواه سند معتبري داشته باشد يا نه، و از قديم گفتهاند:

اگر بر ديده مجنون نشيني به غير از خوبي ليلي نبيني!

اينجاست كه براي رفع هر گونه سوء ظن از اين دور افتادگان، و اطمينان خاطر بيشتر دوستان و نزديكان، به منابع ديگران مراجعه مي‌كنيم، و اهل بيت پيامبر(ص) را در آيينه افكار و كتابها و نوشته‌هاي معروف و مشهور و دست اول آنها مشاهده مي‌كنيم.

در مجموع اين نوشتار حتي يك روايت از منابع شيعه نقل نشده، و در ميان اهل سنت نيز به سراغ كتابهايي رفته‌ايم كه از معروفترين و مهمترين كتب حديث و تاريخ و تفسير آنها است.

1. برترين بانوي جهان

در روايات فراواني كه در منابع معروف اهل سنت آمده تصريح شده است كه فاطمه زهرا(س) افضل زنان جهان بود، آن سخني است كه پيغمبر اكرم(ص) آن را به تعبيرات مختلف بيان فرموده است:

«اِنَّ اَفْضَلَ نِساءِ اَهْلِ الْجَنَّةِ خَديجَةُ بِنْتُ خُوَيْلِد، وَ فاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّد، وَ مَرْيَمُ بِنْتُ عِمْرانَ، وَ آسِيَةُ بِنْتُ مُزاحِم;(1)

برترين زنان بهشت خديجه دختر خويلد، و فاطمه دختر محمّد، و مريم دختر عمران، و آسيه دختر مزاحم [همسر فرعون]».رسوا خدا: هنگامي كه مشتاق آن ميوه‌هاي بهشتي مي‌شوم، فاطمه را مي‌بوسم و از بوي او بوي تمام آن ميوه‌ها را كه در آن شب خوردم استشمام مي‌كنم

2. بانوي بهشتي

نخستين سنگ بناي وجود انسان، انعقاد نطفه اوست، چرا كه به هر حال نطفه است كه قسمت مهمي از ارزش‌هاي وجودي انسان را در بر دارد، و به همين دليل در روايات اسلامي دستورهاي زيادي وارد شده كه اين سنگ زير بنا درست نهاده شود.

هنگامي كه به تاريخ زندگي بانوي اسلام فاطمه زهرا(عليها السلام) مراجعه مي‌كنيم مي‌بينيم او در اين زمينه يك وضع استثنايي دارد كه در تاريخ شخصيت‌هاي بزرگ جهان اعم از مرد و زن بي نظير است، بهتر است اين سخن را از زبان پيغمبر اكرم(صلي الله عليه وآله) بشنويم:

ابن عباس مي‌گويد: پيغمبر اكرم(صلي الله عليه وآله) زياد فاطمه را مي‌بوسيد، روزي عايشه عرض كرد: شما زياد فاطمه را مي‌بوسيد؟

رسول خدا(صلي الله عليه وآله) فرمود: (اين دليلي دارد) در شب معراج هنگامي كه جبرييل مرا وارد بهشت كرد، از تمام ميوه‌هاي بهشتي به من داد، و از عصاره آنها نطفه فاطمه در رحم خديجه منعقد شد.

«فَاِذَا اشْتَقْتُ لِتِلْكَ الثِّمارِ قَبَّلْتُ فاطِمَةَ فَاَصَبْتُ مِنْ رايِحَتِها جَمِيعَ تِلْكَ الثِّمارِ الَّتي اَكَلْتُها;(2) هنگامي كه مشتاق آن ميوه‌هاي بهشتي مي‌شوم، فاطمه را مي‌بوسم و از بوي او بوي تمام آن ميوه‌ها را كه در آن شب خوردم استشمام مي‌كنم».

3. فاطمه(عليها السلام) محبوب ترين افراد نزد پيامبر(صلي الله عليه وآله)

در حديثي از زبان عايشه مي‌خوانيم كه مي‌گويد:

«ما رَاَيْتُ اَحَداً اَشْبَهَ كَلاماً وَ حَدِيثاً مِنْ فاطِمَةَ بِرَسُولِ اللهِ(صلي الله عليه وآله) وَ كانَتْ اِذا دَخَلَتْ عَلَيْهِ رَحَّبَ بِها، وَ قامَ اِلَيْها، فَاَخَذَ بِيَدِها فَقَبَّلَها، وَ اَجْلَسَها فِي مَجْلِسِهِ;(3) من هيچ كس را در سخن گفتن از فاطمه شبيه تر به رسول خدا(صلي الله عليه وآله) نديدم، هنگامي كه وارد بر پدر مي‌شد به او خوش آمد مي‌گفت، و در برابر دخترش فاطمه بر مي‌خاست، دست او را مي‌گرفت و مي‌بوسيد، و او را در جاي خود مي‌نشاند».

4. مقام قرب فاطمه(عليها السلام) در پيشگاه خدا

در «صحيح ترمذي» از پيغمبر اكرم(صلي الله عليه وآله)نقل مي‌كند كه فرمود:

«اِنَّما فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي يُؤْذِينِي ما آذاها وَ يَنْصَبُنِي ما نَصَبَها;(4) فاطمه پاره تن من است، آنچه او را آزار دهد مرا آزار مي‌دهد و آنچه او را به زحمت افكند مرا به زحمت مي‌افكند».

بديهي است علاقه پدر و فرزندي هرگز نمي‌تواند چنين پديده اي را توجيه كند، زيرا پيغمبر به عنوان «رسول الله» چيزي را اراده نمي‌كند جز آنچه خدا اراده كند، و هماهنگي خشنودي و رضاي فاطمه با خشنودي و رضاي خدا و پيامبر دليلي جز محو اراده او در اراده و خواست خدا ندارد.

اين نكته نيز شايان دقت است كه معمولا جمله «فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي» را به معناي فاطمه پاره تن من است، تفسير و ترجمه مي‌كنند، در حالي كه در اين جمله سخني از تن در ميان نيست، بلكه مفهوم حديث اين است كه فاطمه(عليها السلام)پاره اي از وجود و هستي پيامبر(صلي الله عليه وآله) است، هم از نظر جسمي و هم روحي، در خود روايات نيز شاهد بر اين معنا داريم كه به خواست خدا خواهد آمد.

5. زهد و ايثار فاطمه(عليها السلام)

ابن حجر و ديگران در روايتي از پيغمبر اكرم(صلي الله عليه وآله) نقل كرده اند، او هنگامي كه از سفر باز مي‌گشت نخست به سراغ دخترش فاطمه زهرا(عليهاالسلام) مي‌آمد، و مدتي نزد او مي‌ماند، ولي يك بار براي فاطمه زهرا(عليهاالسلام) دو دستبند از نقره و همچنين يك گردنبند و دو گوشواره ساخته بودند، و پرده اي بر در اطاق آويزان كرده بود.

هنگامي كه پيامبر(صلي الله عليه وآله) وارد شد و اين منظره را ديد بيرون آمد در حالي كه آثار غضب در چهره اش نمايان بود، به مسجد آمد و بر منبر نشست.

فاطمه(عليها السلام) دانست كه ناخشنودي پيغمبر(صلي الله عليه وآله) به خاطر همان مختصر زينت است، همه را نزد پدر فرستاد تا در راه خدا صرف كند.

هنگامي كه چشم پيامبر(صلي الله عليه وآله) به آن افتاد سه بار فرمود:

«فَعَلَتْ، فِداها اَبُوها».(5)

فاطمه آنچه را كه مي‌خواستم انجام داد، پدرش به فدايش باد.
هر زمان زكريا وارد محراب او مي‌شد غذاي مخصوصي در آن جا مي‌ديد. از او پرسيد: اي مريم! اين را از كجا آورده اي؟ گفت: اين از سوي خداست، خداوند به هر كس بخواهد بي حساب روزي مي‌دهد

6. مقام علمي فاطمه(عليهاالسلام)

در «مسند احمد» از امّ سلمه (يا طبق روايتي ام سلمي) چنين آمده: وقتي فاطمه(عليهاالسلام) به همان بيماري كه به وفاتش منتهي گشت، بيمار شد من از او پرستاري مي‌كردم، روزي حالتش را از همه روز بهتر ديدم، علي(عليه السلام) به دنبال كاري رفته بود، فاطمه(عليها السلام) به من فرمود: آبي بياور تا غسل كنم، آب آوردم و او غسل كرد، غسلي كه بهتر از آن نديده بودم.

سپس فرمود: لباس‌هاي تازه اي براي من بياور، لباس‌ها را آوردم و به او دادم، و او پوشيد.

سپس فرمود: بسترم را در وسط اطاق بيفكن، من اين كار را كردم، او دراز كشيد و رو به قبله كرد، و دستش را زير صورتش گذاشت، سپس فرمود: اي ام سلمه! [ام سلمي] من الان از دنيا مي‌روم (و به ملكوت اعلا مي‌شتابم) در حالي كه پاك شده ام، كسي روي مرا نگشايد. اين سخن گفت و چشم از جهان پوشيد!(6)

اين حديث به خوبي نشان مي‌دهد كه فاطمه از لحظه مرگش آگاه و با خبر بوده، و بي آن كه نشانه‌هاي آن در او باشد، آماده رحلت از اين جهان گشت، و از آن جا كه هيچ كس لحظه مرگ را جز به تعليم الهي نمي‌داند اين نشان مي‌دهد كه از سوي خدا به او الهام مي‌شد.

آري، روح او با عالم غيب مربوط بود، و فرشتگان آسمان با او سخن مي‌گفتند.

به علاوه مطابق روايات گذشته حتي او از مريم دختر عِمران و مادر حضرت عيسي برتر بود، و همين امر كافي است، زيرا قرآن با صراحت مي‌گويد: مريم با فرشتگان خدا سخن مي‌گفت، آيات متعددي در اين زمينه در سوره مريم و آل عمران وجود دارد.

بنابراين فاطمه(عليها السلام) دخت گرامي پيامبر اسلام(صلي الله عليه وآله) به طريق اولي بايد بتواند با فرشتگان آسمان هم سخن شود.(7)

7. كرامات فاطمه زهرا(عليها السلام)

بسياري از مفسّران اهل سنّت مانند زمخشري و سيوطي در ذيل آيه شريفه:

«(كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقاً قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّي لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ إِنَّ اللهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَاب);(6) هر زمان زكريا وارد محراب او مي‌شد غذاي مخصوصي در آن جا مي‌ديد. از او پرسيد: اي مريم! اين را از كجا آورده اي؟ گفت: اين از سوي خداست، خداوند به هر كس بخواهد بي حساب روزي مي‌دهد».

از جابربن عبدالله نقل كرده اند كه: رسول خدا(صلي الله عليه وآله) چند روز بود غذايي نخورده بود، و كار بر او مشكل شد، به منزل همسرانش سر زد هيچ كدام غذايي نداشتند، سرانجام به سراغ دخترش فاطمه(عليها السلام)آمد و فرمود: دخترم! غذايي داري من تناول كنم زيرا گرسنه ام؟

عرض كرد: نه بخدا سوگند!

هنگامي كه رسول خدا(صلي الله عليه وآله) از نزد او خارج شد، زني از همسايگان دو قرص نان و مقداري گوشت براي فاطمه(عليها السلام)هديه آورد، و او آن را گرفت و در ظرفي گذاشت و روي آن را پوشاند و گفت: بخدا سوگند رسول الله(صلي الله عليه وآله) را بر خود و فرزندانم مقدم مي‌دارم!

و اين در حالي بود كه همه گرسنه بودند.

حسن و حسين را به سراغ پيامبر(صلي الله عليه وآله) فرستاد و از او دعوت كرد به خانه بيايد.

عرض كرد: فدايت شوم، چيزي خداوند براي ما فرستاده، و من آن را براي شما ذخيره كرده ام.

پيامبر(صلي الله عليه وآله) فرمود: بياور. و او ظرف غذا را نزد حضرت آورد. هنگامي كه پيغمبر سر ظرف را برداشت مملو از نان و گوشت بود، هنگامي كه فاطمه آن را ديد در تعجب فرو رفت، و فهميد اين نعمت و بركتي است از سوي خدا، شكر آن را بجا آورد و بر پيامبر(صلي الله عليه وآله) درود فرستاد.

پيغمبر(صلي الله عليه وآله) فرمود: دخترم! اين را از كجا آورده اي؟

عرض كرد:

«(هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ إِنَّ اللهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَاب) (8); اين از سوي خداست، خداوند به هر كس بخواهد، بي حساب روزي مي‌دهد!».

پيامبر(صلي الله عليه وآله) شكر خدا را بجا آورد و اين جمله را فرمود:

«اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذِي جَعَلَكَ شَبِيهَةً بِسَيِّدَةِ نِساءِ بَنِي اِسْرايِيلَ».(9)

شكر مي‌كنم خدايي را كه تو را شبيه [مريم] بانوي زنان بني اسراييل قرار داد.

او را فاطمه نام نهاده، زيرا خداوند او و دوستانش را از آتش دوزخ باز داشته است
8. نخستين كسي كه وارد بهشت مي‌شود!

ذهبي در «ميزان الاعتدال» آورده است كه پيغمبر اكرم(صلي الله عليه وآله) فرمود:

«اَوَّلُ شَخْص يَدْخُلُ الْجَنَّةُ فاطِمَةُ(عليها السلام);(10) نخستين كسي كه وارد بهشت مي‌شود، فاطمه است!».

9. نام‌هاي پرمعناي فاطمه(عليها السلام)

از احاديث بر مي‌آيد كه نامگذاري فاطمه زهرا(عليها السلام) بوسيله حكيم علي الاطلاق يعني خداي عالم انجام گرفته است.

از سوي ديگر «فاطمه» از ماده «فطم» (بر وزن حتم) به معناي بازگرفتن كودك از شير مادر است، سپس به هر گونه بريدن و جدايي اطلاق شده است.

در حديثي از پيغمبر اكرم(صلي الله عليه وآله) آمده است كه فرمود:

«اِنَّما سَمَّاهَا فَاطِمَة لاَِنَّ اللهَ فَطَمَها وَ مُحِبِّيها عَنِ النّارِ; او را فاطمه نام نهاده، زيرا خداوند او و دوستانش را از آتش دوزخ باز داشته است».

از اين تعبير استفاده مي‌شود كه نامگذاري بانوي اسلام به اين نام، از سوي خداوند صورت گرفته، و مفهومش اين است كه خدا وعده داده است او و كساني كه او را دوست دارند و در خط مكتب او باشند هرگز به دوزخ نروند.

10. هديه پيامبر(صلي الله عليه وآله) به فاطمه(عليها السلام)

غير از هداياي فوق العاده معنوي كه پيغمبر اكرم(صلي الله عليه وآله) به دخترش فاطمه زهرا(عليها السلام) داد كه هر كدام از ديگري گرانبهاتر و پرارزش تر بود كه بعضي از آنها در تاريخ ضبط شده مانند تسبيح حضرت زهرا(عليها السلام) و بعضي را مينمي دانيم. يك هديه به ظاهر مادي نيز به او داد و عجب اين كه اين هديه نيز به فرمان خدا صورت گرفت چنانكه در حديث زير آمده است:

سيوطي نقل مي‌كند: هنگامي كه آيه شريفه:

«(وَآتِ ذَا الْقُرْبَي حَقَّهُ);(11) و حق نزديكان را بپرداز!».

نازل شد، پيغمبر(صلي الله عليه وآله) فاطمه(عليها السلام) را صدا زد و سرزمين «فدك» را به او واگذار كرد.(12)

البتّه چنانكه در فصل «ماجراي غم انگيز فدك» مي‌آيد، بخشيدن فدك به فاطمه(عليها السلام) يك مسأله ساده نبود، پشتوانه اي بود براي مسأله ولايت علي(عليه السلام) و سندي براي تحكيم و تثبيت مقام والاي اين خانواده، و از اين نظر يك هديه معنوي نيز محسوب مي‌شد.

پي‌نوشت‌ها:

1. اين حديث در «مستدرك الصحيحين»، جلد 2، صفحه 497 نقل شده و سپس تصريح مي‌كند كه اسناد اين حديث صحيح است.

2. ذخاير العقبي، صفحه 36.

3. مستدرك الصحيحين، جلد 3، صفحه 154.

4. صحيح ترمذي، جلد 2، صفحه 319.

5. الصواعق المحرقه، صفحه 109.

6. مسند احمد بن حنبل، جلد 6، صفحه 461. اين حديث را ابن اثير در «اسد الغابة» و جمعي ديگر در كتب خود آورده اند.

7. البتّه دلايل علمي و دانش گسترده و فوق العاده آن حضرت در روايات شيعه وضع ديگري دارد كه در زندگي نامه آن بزرگوار قبلا بدان اشاره شد

8. آل عمران، آيه 37.

9. ميزان الاعتدال، جلد 2، صفحه 131.

10. تاريخ بغداد، جلد 2، صفحه 331.

11. اسراء، آيه 26.

12. درّ المنثور، ذيل آيه; ميزان الاعتدال، جلد 2، صفحه 288; كنزالعمّال، جلد 2، صفحه 158.

——————————————————————————–
منبع: با تصرف و تلخيص فراوان از، زهرا(عليها السلام) برترين بانوي جهان، آيت الله العظمي مكارم شيرازي

 

 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

فاطمیه
1
کلیپ / خاطره ای از مولوی وهابی که شیعه شد ( بسیار تاثیر گذار )

کلیپ / خاطره ای از مولوی وهابی که شیعه شد ( بسیار تاثیر گذار ) دانلود کنید

فاطمیه
شهادت حضرت زهرا در متون اهل سنت

 شهادت حضرت زهرا در متون اهل سنت – شخصيت بي نظير فاطمة (س) فاطمه پاره تن پيامبر قال رسول الله (ص):‌ فاطمة بَضْعَة منّي. (صحيح البخاري 4/210، ص 710، ح 3714) سرور زنان دنيا و آخرت روي الهيثمي عن رسول اللّه (ص) قال: إنّ فاطمة سيدة نساء امتي . رواه …

فاطمیه
آيا همه اسناد هجوم به خانه وحي و شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها موجود در كتب اهل سنت جعلي و دروغ است؟

آيا همه اسناد هجوم به خانه وحي و شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها موجود در كتب اهل سنت جعلي و دروغ است؟ منابع اهل تسنن: روايات بسياري در كتاب‌هاي اهل تسنن وجود دارد كه ثابت مي‌كند، خليفه اول به همراه عده‌اي از دشمنان اهل بيت، به خانه وحي همجوم …