مجاز بودن متعه در ميان شيعيان

پرسش: چرا متعه که بر خلاف سنت پيامبر خدا است، در بين شيعيان مجاز و مشروع مي باشد؟
پاسخ: به حکم قرآن مجيد در سوره نسا (فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً)؛ «پس از آن که از آنان بهره گرفتيد و تمتع برداشتيد، مهر معين را به آنان بپردازيد که واجب و فريضه است.»[1]  در زمان پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله) و در تمام دوره خلافت ابوبکر و نيز تا اواسط خلافت عمر، متعه براي کليه مسلمانان جايز و مشروع بود. اين کار در ميان امت اسلامي جاري و حلال بوده است.
عمر در اواسط دوران خلافتش، با بيان جمله «دو متعه، متعه حج و متعه نسا که در زمان پيامبر وجود داشت را اينجانب حرام اعلام مي کنم و عمل کنندگان به آن ها را مجازات مي کنم»[2] ، حلال خدا را حرام نمود و سنت پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله) را زير پا گذاشته و بدعتي تازه در دين اسلام به وجود آورد. از آن تاريخ تاکنون، پيوسته کلام عمر تقويت شد، و چنان جماعت تسنن آن را پذيرفتند که اينک گمان مي کنند اين حلال خدا، بدعتي از جانب شيعيان مي باشد. حال آن که حرام نمودن متعه، بر خلاف نص صريح قرآن مجيد و عمل رسول الله(صلي الله عليه وآله) و اصحاب ايشان است. جالب تر اين که: عمر براي اين حکم خود اصلا دليل و برهاني اقامه نکرده است. او حتي در همين حکم، اقرار مي کند که اين کار در زمان پيامبر و ابوبکر مشروع و حلال بوده است و من آن را حرام مي دانم.
برخي از علماي اهل سنت، کاسه داغ تر از آش شده و در کتب خود، ده ها دليل براي اثبات بر حق بودن اين حکم عمر، و باطل و بي اساس بودن حکم قرآن، سنت پيامبر و خليفه اول آورده اند. براي مثال عده اي آيه فوق را مربوط به نکاح دائم مي دانند، ليکن

علمايي چون طبري در جزء پنجم تفسير خود، امام فخر رازي در جزء سوم مفاتيح الغيب و ديگران، اين آيه را در کتب خود در باب نکاح المتعه آورده اند. امام بخاري و امام احمد حنبل نيز در صحيحين خود از عمران بن حصين نقل کرده اند که گفت: «آيه متعه در کتاب خدا نازل شد. ما در زمان پيامبر خدا به آن عمل مي کرديم. آيه اي هم در حرمت آن نازل نشد و پيامبر خدا هم در زمان حياتش ما را از آن منع نکرد، مردي به رأي و ميل خود هر چه دلش خواست گفت!! بخاري مي گويد: اين مرد عمر بن الخطاب بوده است.»[3] .
برخي ديگر تلاش دارند تا آيه شريفه (إِلاّ عَلي أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ)؛ «مگر بر جفت هايشان يا کنيزان ملکي آن ها که هيچ گونه ملامتي در مباشرت اين زنان بر آنان نيست»[4]  را ناسخ آيه فوق قلمداد کنند. با اندکي توجه مي توان دريافت که سوره مؤمنون، سوره مکي و سوره نسا سوره مدني است. از آنجا که سوره هاي مکي از نظر زماني مقدم بر سوره هاي مدني مي باشند؛ لذا ناسخ نبايد قبل از منسوخ باشد. علاوه بر اين و با فرض درست بودن اين ادعا، چرا ـ حتي به اقرار خود عمر خليفه دوم ـ اين عمل در زمان حيات پيامبر و يا ابوبکر تعطيل و حرام نشد. بسياري از اکابر علماي اهل سنت از جمله جارالله زمخشري در تفسير کشاف آيه متعه را از محکمات قرآن دانسته اند که نسخ هم نشده است. به همين دليل است که مالک بن انس ـ امام مالکي ها ـ متعه را هنوز مجاز و مشروع مي داند.
نداشتن شرايط زناشويي نظير ارث، طلاق، عده و نفقه، دليل ديگري است که عده اي براي آن بيان مي کنند و زن متعه را زوجه حقيقي نمي دانند. در پاسخ بايد گفت:
– اولاً متعه خود نوعي نکاح است و مصداق زوجيت نيز بر آن مترتب است، که براي سهولت و آساني امت و به منظور جلوگيري از زنا، برخي از قيود و شرايط آن
تخفيف داده شده است.
– در مورد ارث بايد گفت: ارث بردن از شرايط ثابت زوجيت، به طور مطلق اعم از دائم و موقت نيست چون زناني هستند که با وجود زوجيت، از شوهر ارث نمي برند، مانند: زوجه کتابيه و زوجه ناشزه و نيز زني که قاتل زوج خود باشد.
– همين طور است حق النفقه اين گروه از زنان که از نفقه شوهر محرومند. پس نفقه نيز از شرايط ثابت و حتمي زوجيت نمي باشد.
– محروميت زن متعه از حق الارث نيز بستگي به فتواي فقهاي مختلف دارد.
– در مورد عده، زن متعه هم بايد عده نگه دارد و حداقل آن 45 روز است.
برخي ديگر، حکم عمر را به تنهايي سندي معتبر و براي نسخ و لغو متعه، کافي مي دانند. در پاسخ بايد گفت: مقام و موقعيت ناسخ بايد بالاتر از ابلاغ کننده باشد. چون عمر از رسول الله(صلي الله عليه وآله) نمي تواند بالاتر باشد، پس اين دليل هم باطل است. مضافاً بر اين که هيچ حديثي، چه از شيعه و چه از سني، وجود ندارد که پيامبر، قول عمر را سنديت بخشند و مسلمين را به پيروي از آن فراخوانند. علاوه بر اين اگر خليفه اي بتواند حکم پيامبري را فسخ کند، مي توان گفت که: حاکمان و خليفه هاي بعدي نيز مي توانند حکم خليفه را فسخ کنند. از جمله امام علي(عليه السلام) هيچگاه اين حکم را نپذيرفته اند و يا حاکمان کشورهاي اسلامي صيغه متعه را جايز شمرده اند اما سخن عمر همچنان پابرجاست!!
بنابراين به اين نتيجه خواهيم رسيد که چون آيه متعه، از آيات محکمات است و در زمان رسول الله(صلي الله عليه وآله) نيز نسخ نگرديده، پس نص صريح قرآن و سنت حسنه پيامبر خدا است که بايد تا ابد ادامه داشته باشد، و از شيوع فحشا و زنا جلوگيري نمايد. در حقيقت متعه، همان ازدواج ولي با شرايط خفيف تر و آسان تر است.
منابع :

كتاب شهابي در شب

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

شيعه پاسخ می دهد
1
شيعه بزرگان صحابه را ناسزا نمي گويند شيعه لعنت ميكند كسي را كه حق خدا و رسول را ضايع نموده است

شيعه بزرگان صحابه را ناسزا نمي گويند شيعه لعنت ميكند كسي را كه حق خدا و رسول را ضايع نموده است شيعه ناسزا گفتن به بزرگان اصحاب به خصوص خلفاي راشدين ابوبكر و عمر و عثمان -رضي الله عنهم- را عبادت مي ‌دانند و با اين كار به خدا تقرب …

شيعه پاسخ می دهد
3
بررسی ادله سب در روایات شیعه

بررسی ادله سب در روایات شیعه در اینجا به هیچ وجه قصد مقاله نویسی ندارم از همین رو فقط به ذکر ادله و بیان سند آنها اکتفا میکنم: 1- قال رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم: «اِذََا رَأَیْتُمْ أَهْلَ الرَّیْبِ وَالبِدَعِ مِنْ بَعْدِی فَأَظْهِرُوا البَرَاََءَةَمِنْهُمْ وَ اَکْثِرُوا مِنْ …

شيعه پاسخ می دهد
آیات تبری به ترتیب سوره ها و آیات قرآن کریم

آیات تبری به ترتیب سوره ها و آیات قرآن کریم قبل از ورود به بحث توجه شما را به روایتی زیبا جلب می نماییم: اصبغ بن نباته از امیرالمومنین علیه السلام نقل میکند که حضرت فرمودند: قرآن در چهار بخش نازل شده است, یک چهارم در رابطه با ماست, یک …