ابوبکر(کرز قیافه شناس….!!!!!)
کرز قیافه شناس، فقط اثر پای رسول خدا (ص) را دنبال کرد:
مشرکان قریش، بعد از آن که متوجه شدند رسول خدا صلى الله علیه وآله از مکه خارج شده است، فردى به نام کرز بن علقمه را که در قیافهشناسى و ردیابى اثر پا، تبحر زیادى داشت، استخدام کردند.
آن چه در داستان کرز قیافه شناس آمده، این است که وى تنها و تنها اثر پاى رسول خدا صلى الله علیه وآله را در مسیر غار دنبال کرده است و هیچ اثرى از ابوبکر در این داستان دیده نمىشود. اگر ابوبکر به همراه رسول خدا از مکه خارج شده بود، باید قیافه شناس اثر پاى او را نیز مىدید و به آن اشاره مىکرد. این نشان مىدهد که رسول خدا به تنهائى از مکه خارج شده و کسى همراه او نبوده است. و همان طور که در روایت سیوطى تصریح شده بود، ابوبکر نزدیک غار به رسول خدا ملحق شده است.
امام شمس الدین سخاوى در کتاب معتبر التحفه اللطیفه و ابو البقاء حنفى در تاریخ مکه مشرفه مىنویسند:
کانوا استأجروه لما خرج النبی صلى الله علیه وسلم إلى المدینه مهاجرا فاقتفى أثره حتى أنتهى إلى غار ثور فرأى نسج العنکبوت على بابه فقال إلى هنا انتهى أثره ثم لا أدری أخذ یمینا أو شمالا أو صعد الجبل.
آنگاه که رسول خدا (ص) به سوى مدینه هجرت کرد، مشرکان قریش او (کرز بن علقمه) را استخدام کردند، وى اثر رسول خدا را دنبال کرد تا به غار ثور رسید، وقتى به آنجا رسید، دید که عنکبوت بر در آن تار تنیده است، پس گفت: در این جا اثر پایان یافته است، بعد از آن نمىدانم که به طرف راست رفته یا چپ و یا از کوه بالا رفته است.
السخاوی، شمس الدین محمد بن عبد الرحمن (۹۰۲هـ)، التحفه اللطیفه فی تاریخ المدینه الشریفه ج ۲، ص ۳۹۴ ناشر: دار الکتب العلمیه – بیروت، الطبعه: الأولى، ۱۴۱۴هـ/ ۱۹۹۳م؛
أبو البقاء المکی الحنفی، محمد بن أحمد بن محمد ابن الضیاء (۸۵۴هـ)، تاریخ مکه المشرفه والمسجد الحرام والمدینه الشریقه والقبر الشریف، ج ۱، ص ۲۰۲، تحقیق: علاء إبراهیم، أیمن نصر، ناشر: دار الکتب العلمیه – بیروت / لبنان، الطبعه: الثانیه، ۱۴۲۴هـ – ۲۰۰۴م.
طبق این نقل، کرز فقط اثر رسول خدا صلى الله علیه وآله را دیده است؛ زیرا همان طور که ملاحظه مىشود در این روایت کلمات «خرج»، «اثره»، «اخذ» و «صعد» به صورت صیغه مفرد آمده است و اگر ابوبکر نیز به همراه رسول خدا صلى الله علیه وآله بود، باید این کلمات به صیغه تثنیه مىآمد و اثر ابوبکر نیز دیده مىشد.
ابن حزم اندلسى مىنویسد:
کان کرز بن علقمه بن هلال بن جریبه بن عبدنهم بن حلیل، الذی قفا أثر رسول الله – صلى الله علیه وسلم – حتى انتهى إلى الغار: فرأى علیه نسج العنکبوت وعش الحمامه ببیضها؛ فقال: ها هنا انقطع الأثر؛ فإما غاص فی الأرض، أو ارتفع إلى السماء، فانصرفوا.
کرز بن علقمه، اثر رسول خدا (ص) را تا در غار دنبال کرد، پس دید که بر در آن عنکبوت تار تنیده و کبوتر براى تخمگذارى لانه ساخته است، پس گفت: در این جا اثر قطع شده است، یا در زمین فرو رفته و یا به آسمان رفته است، پس قریشیان منصرف شدند.
إبن حزم الظاهری، علی بن أحمد بن سعید ابومحمد (۴۵۶هـ)، جمهره أنساب العرب، ج ۱، ص ۲۳۶، دار النشر: دار الکتب العلمیه – بیروت / لبنان، الطبعه: الثالثه، ۱۴۲۴ هـ – ۲۰۰۳ م.
ابن خلدون در مقدمهاش مىنویسد:
کان کرز بن علقمه بن علال بن حریبه بن عبد فهم بن حلیل الذی قفا أثر رسول الله حتى انتهى إلى الغار ورأى علیه نسج العنکبوت وعش الیمامه ببیضها فرخوا عنه.
کرز بن علقمه همان کسى است که اثر رسول خدا (ص) را تا غار دنبال کرد و دید که عنکبوت بر در آن تار تنیده و کبوتر براى تخمگذارى لانه ساخته است، پس قریشیان منصرف شدند.
إبن خلدون الحضرمی، عبد الرحمن بن محمد (۸۰۸ هـ)، مقدمه ابن خلدون، ج ۲، ص ۳۷۶، ناشر: دار القلم – بیروت – ۱۹۸۴، الطبعه: الخامسه.
بلاذرى در انساب الأشراف مىنویسد:
وبعثت قریش قائفین یقصان آثار رسول الله صلى الله علیه وسلم. أحدهما کرز بن علقمه بن هلال الخزاعی. فاتبعاه، حتى انتهیا إلى غار ثور. فرأى کرز علیه نسج العنکبوت. فقال: ها هنا انقطع الأثر. فانصرفوا.
قریش، دو نفر قیافهشناس را فرستادند تا آثار رسول خدا (ص) را دنبال کنند، یکى از آنها کرز بن علقمه بود، آن دو نفر اثر را دنبال کردند تا به غار ثور رسیدند، وقتى کرز دید که عنکبوت بر آن لانه کرده است، گف: اثر در این جا قطع شده است؛ پس قریشیان منصرف شدند.
البلاذری، أحمد بن یحیی بن جابر (۲۷۹هـ)، أنساب الأشراف، ج ۱، ص ۱۱۲، طبق برنامه الجامع الکبیر.
ابن اثیر در اسد الغابه مىنویسد:
وهذا کرز هو الذی قفا أَثر النبیّ لیله الغار، فلمّا رأَى علیه نسج العنکبوت قال: هاهنا انقطع الأَثر، وهو الذی قال حین نظر إِلى قدم النبی فقال: «هذا القدم من تلک القَدَم التی فی المقام».
این کرز همان کسى است که اثر رسول خدا را در شب غار دنبال کرد، وقتى دید که عنکبوت بر آن تار تنیده، گفت: در این جا اثر قطع شده است. او همان کسى است که وقتى به جاى پاى رسول خدا نگاه کرد، گفت: این جاى پا همان جاى پایى است که در مقام (ابراهیم) دیدهام.
الجزری، عز الدین بن الأثیر أبی الحسن علی بن محمد (۶۳۰هـ)، أسد الغابه فی معرفه الصحابه، ج ۴، ص ۴۹۶، تحقیق عادل أحمد الرفاعی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت / لبنان، الطبعه: الأولى، ۱۴۱۷ هـ – ۱۹۹۶ م.
بسیارى از بزرگان دیگر نیز داستان را به همین صورت نقل کردهاند که ما به جهت اختصار به همین اندازه بسنده مىکنیم.
از این مطلب استفاده مىشود که ابوبکر به همراه رسول خدا از مکه خارج نشده است وگرنه باید کرز بن علقمه لا اقل در یک جا به اثر پاى او نیز اشاره مىکرد و یا قریشیان از او سؤال مىکردند که اثر دوم از آن کیست؟ در حالى که در تمام این نقلها، فقط اثر رسول خدا صلى الله علیه وآله مورد بحث است و اصلا اثرى از اثر ابوبکر دیده نمىشود.
ممکن است این سؤال پیش بیاید که چرا امیرمؤمنان علیه السلام مسیر رسول خدا صلی الله علیه وآله را به ابوبکر نشان داد؟
جواب واضح است ؛ چون اگر امیرمؤمنان علیه السلام جای رسول خدا را نشان نمیداد ، ممکن بود که ابوبکر با ایجاد سروصدا و یا پرس و جو از این و آن ، مشرکان را متوجه عدم حضور رسول خدا نماید و مشرکان همان لحظه به دنبال رسول خدا راه مىافتادند و آن حضرت را قبل از آن که به غار برسد ، دستگیر نمایند ؛ بنابراین امیرمؤمنان علیه السلام برای حفظ اسرار هجرت ، مسیر رسول خدا را به ابوبکر نشان داد .