ابن عربى و عصمت عمر علیه اللعنه !!!
ابن عربى و عصمت عمر علیه اللعنه !!!
محى الدین عربى براى عمر بن خطاب مقامى از تقوا را قائل است که آن را منشأ عصمت وى مىداند، در فتوحاتش مىگوید:
لهذا قال صلىاللهعلیهوسلم فى عمربن الخطاب (حین) یذکر ما أعطاه اللّه من القوّه: یا عمر ما لقیک الشیطان فى فجّ الاّ سلک فجّا غیر فجّک فدلّ على عصمته بشهاده المعصوم و قد علمنا ان الشیطان ما یسلک قط بنا الاّ الى الباطل و هو غیر فجّ عمربن الخطاب فما کان عمر یسلک الى فجاج الحق بالنص فکان ممن لا تأخذه فى اللّه لومه لائم فى جمیع مسالکه [۱]
در منابع حدیثى اهل سنت احادیثى در فضیلت خلفاء دیده مىشود که متضمن هتک وتوهین به مقام مقدّس رسول خدا صلىاللهعلیهوآلهوسلممىباشد، از آن جمله
یک: در صحیح بخاری آمده است:
«استأذن عمر بن الخطاب على رسول اللّه صلىاللهعلیهوسلم، وعنده نسوه من قریش یکلّمنّه ویستکثرنّه عالیهً أصواتهنّ على صوته، فلمّا استأذن عمر بن الخطاب قمن فبادرن الحجاب، فدخل عمر ورسول اللّه صلىاللهعلیهوسلمیضحک… فقال النّبیّ صلىاللهعلیهوسلم عجبت من هؤلاء اللاّتی کنّ عندی، فلمّا سمعن صوتک ابتدرن الحجاب… فقال رسول اللّه صلىاللهعلیهوسلم: إیْها یا ابن الخطاب، والذی نفسی بیده، ما لقیت الشیطان سالکا فجّا قطّ إلاّ سلک فجّا غیر فجّک!».[۲]
دو: در سنن ترمذى مى خوانید: «… جاءت جاریه سوداء، فقالت: یا رسول اللّه، إنی کنتت نذرتُ إنْ ردّک اللّه صالحا أن أضرب بین یدیک بالدفّ وأتغنّى، فقال لها رسول اللّه صلىاللهعلیهوسلم: إنْ کنتِ نذرت فاضربی، وإلاّ فلا. فجعلت تضرب، فدخل أبو بکر وهی تضرب، ثمّ دخل علیٌّ وهی تضرب، ثمّ دخل عثمان وهی تضرب، ثمّ دخل عمر فألقتْ الدّف تحت إستها ثمّ قعدتْ علیه، فقال رسول اللّه صلىاللهعلیهوسلم: إنّ الشیطان لیخاف منک یا عمر…».[۳]
سوم :ونیز ترمذى نقل مىکند: «… فقام رسول اللّه؛ فإذا حبشیه ترفض والصبیان حولها، فقال: یا عایشه تعالی فانظری… إذ طلع عمر، قال: فارفضّ النّاس عنها.
قالت: فقال رسول اللّه صلىاللهعلیهوسلم: إنّی لأنظر إلى شیاطین الإنس والجنّ قد فرّوا من عمر!».[۴]
در این احادیث ساختگى فضیلت وبرترى براى عمر بر پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم آمده است:
۱ – زنان بدون مراعات حجاب خدمت پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم بلند سخن مىگویند ومى خندند وپیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم نیز بدون نهى از منکر با آنان مىخندد.
اما عمر زنان از وى مىترسند وحجاب مىکنند زیرا وى بر خلاف پیامبر از گناه روى گردان و به نهى از منکر پایبند (وبه تعبر ابن عربى معصوم) است .
۲ – شیاطین در محضر مقدس پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم حظور پیدا مىکند وبه وسواس واغواء خود مىپردازد.
اما عمر نه تنها شیاطین در مجلس وى حاضر نمىشوند بلکه شیاطین از راهى که عمر عبور کند عبور نمىکنند.
۳ – غیرت پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم «نستجر باللّه» به وى اجازه مىدهد که همسرش را براى تماشاى رقاصهها به ملاء عام دعوت کند!!!
اما عمر: هرگز!!!
۴ – خود پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم «نستجر باللّه» به پاى کوبى ورقص ونواختن علاقهمند بود واز آن بهره مىبرد!!!
اما عمر: هرگز!!!
۵ – در این احادیث ساختگى تماشاگران به عنوان شیاطین انس معرفى شدهاند، «نستجر باللّه» پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم وعایشه جزء آنان به حساب آمده است!!!
اما عمر: هرگز، بلکه شیاطین جن و انس از او فرار مىکنند!!!
ابن عربى سنى نیست.
هر چند اهل سنت این احادیث ساختگى متضمن هتک به پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم را نقل کردهاند امّا از آن براى اثبات عصمت عمر همچون محىالدین بهره نگرفتهاند از این رو باید گفت محى الدین سنى نیست.
ابن عربى براى چگونگى مقابله با وساوس شیطانى نسخهاى مىپیچد وسپس مىگوید: و بهذا الدواء یذهب مرض الشیطان من نفسک و تکون «عمرى المقام» ما یلقاک الشیطان فى فج الاّ سلک فجا غیر فجک اذا عاملته بمثل هذا…[۵]
[۱]. فتوحات ج۱ ص۲۰۰ باب الثلاثون
[۲] ـ البخاری/ ج ۳/ ص ۷۱/کتاب فضائل أصحاب النبی صلىاللهعلیهوسلم/ باب ۳۶: مناقب عمر بن الخطاب.
[۳] ـ سنن الترمذی/ ج ۵ / ص ۵۸۰ / ح ۳۶۹۰ / فى مناقب عمر بن الخطاب.
[۴] ـ سنن الترمذی / ج ۵ / ص ۵۸۰ / ح ۳۶۹۱ / فى مناقب عمر بن الخطاب.
[۵]. فتوحات مکیه ج۱ ص۲۸۴ باب الخامس والخمسون
نوشته : سید علیرضا حسینى